تو این نوشته سعی دارم از تجربیات خودم در مورد کار ریموت بنویسم، شاید بتونه به افراد و تیمها کمک کنه تا بتونند بصورت ریموت کار کنند، بخصوص در روزهایی که در پیش رو هست. اما به شدت توصیه میکنم که حتی اگر علاقهای به کار ریموت ندارید هم اون رو تمرین کنین، چه شخصی و چه تیمی.
تجربه کار ریموت من برمیگرده به بهار سال ۹۴ که عضوی از یک تیم تمام ریموت شدم. خب همینجا بگذارید چند تا دسته بندی داشته باشیم در مورد دورکاری:
- شما یک پروژه گرفتهاید که برای فرد یا تیمی اون رو انجام میدهید که معمولا حالت فریلنسری بهش میگن. یه زمان مشخصی داره تحویلش و خب بقیه چیزهاش معمولا دست خودتونه.
- شما با یک شرکت به صورت ریموت کار میکنین. اون شرکت یک دفتر داره که بخشی از اون تیم به صورت حضوری مشغول به کار هستند و شما هم شاید در زمانهایی اونجا حضور پیدا کنید.
- شرکت شما روز یا روزهایی در ماه رو مشخص کرده که بتونین به صورت ریموت کار کنین.
- بنا به هر دلیلی در بازهای از زمان شما مجبور شدید به صورت ریموت با جایی کار کنین (مثلا مسافرت / مریضی و مواردی از این دست).
- یک کار حضوری دارید و در کنار اون با شرکت یا شخصی به صورت ساعتی یا پروژهای کارهایی رو انجام میدهید.
- در یک تیم تمام ریموت قرار دارید که هیچ دفتر ثابتی ندارد و تمامی افراد آن بصورت ریموت کار میکنند.
موردی که من میخوام اینجا در موردش بنویسم اون مورد آخر هست، چراکه تجربه به من نشون داده موضوع در این حالت کاملا متفاوت میشه و خب خیلیها که فکر میکردند کار ریموت انجام دادند و مشکلی باهاش نداشتند، وقتی در این حالت قرار میگیرند قفل میشوند!
شاید کلمه قفل شدن عجیب باشه، حداقل الان که دارم مینویسم، کلمه بهتری به ذهنم نرسید اما این سالها آدمهای زیادی رو دیدم که از نظر فنی، سابقه، تجربه کاری و کلی چیزای دیگه خیلی خوب بودن و حتی از فیلترهایی که هر بار سعی میکنم قویترش کنم، رد شدن و به عنوان یک عضو جدید وارد تیم شدن و نتیجه افتضاح بوده. انقدر بد که بارها شده برم ببینم واقعا چرا این اتفاق افتاده، ایراد از کجا بوده و… . یه بخشی از این موضوع برمیگرده به نوع شخصیتی که خود آدمها دارند و خب این خودش واقعا تاثیر گذاره اما بخش عمدهای از اون با تمرین و تلاش زیاد قابل حل و بهتر شدن هست.
همینجا این نکته رو هم اضافه کنم که اینجا قراره من صرفا از تجربیاتم بنویسم و لزومی بر درست بودن اونها نیست. بارها شده روندها رو تغییر بدیم و چیزهایی که فکر میکردیم درسته، اشتباه باشه و همین الانشم که این متن رو مینویسم کاملا در جریان هستم که روند کاری ما هنوز به شدت پر از ایراده و کار داره تا به جای قابل قبولی برسه. حالا که صحبت از الانمون شد بگذارید یه کم بیشتر مقدمه رو کش بدم:
همون سال ۹۴ که کار رو به صورت ریموت شروع کردم (تو این نوشته هرجا صحبت از ریموت یا دورکاری شد شما اون رو به صورت تمام ریموت یعنی همون حالت آخر در نظر بگیرید)، وارد دنیایی شدم که بسیار برام عجیب و جدید بود و البته کار کردن در اون به شدت سخت. شاید بشه گفت شبیه به مکانیکی میمونه که حالا یک دستش رو ازش گرفتند. اون زمان وقتی به خودم نگاه میکردم آدمی رو میدیدم با کارایی بشدت پایین، کسی که در روز نهایت شاید یکی دو ساعت بتونه کار انجام بده. همون موقع شروع کردم به جستجو در مورد کار ریموت، اینکه تیمهای دیگه چه تجربیاتی دارند و چه راهکارهایی رو معرفی کردند.
این کار من تا اواخر پاییز همون سال ادامه داشت، به نظر خودم خیلی توش بهتر شده بودم اما کماکان با اونی که فکر میکردم هستم و تواناییهایی که دارم خیلی خیلی فاصله داشتم و به شدت ناراضی از خودم. به نظرم تو کار تمام ریموت شما با نقطههای تاریک شخصیتی خودتون هم روبرو میشید و خود واقعیتون رو بهتر میتونین ببینین (خب دیگه، وارد این بحثها نشیم :دی).
بعد از این زمان کمی کار به صورت پروژهای و فریلنسری انجام دادم تا در نهایت زمستان همون سال وارد یک شرکت برای کار حضوری شدم اما خب اون مدت خیلی چیزهارو برام عوض کرده بود و حالا اعتقاد داشتم و دارم: «یک تیم خوب تیمی هست که اگر صبح بیان دم شرکت و ببینن شرکت پلمپ شده، بتونن از ظهر همون روز با ۷۰٪ کارائی به صورت ریموت به کارشون ادامه بدهند».
الان یک سال و نیم هست که به صورت تمام وقت و تمام ریموت تیمی رو داریم که از جاهای مختلف دنیا داریم با هم کار میکنیم و از اینجا به بعد چیزای مهمی که به ذهنم میرسه رو میخونید:
ورزش، ورزش، ورزش
خیلی نمیخواست فکر کنم که اولین مورد رو چی بنویسیم. ورزش کردن انقدر مهم هست که تو اولویت باشه. کار کردن ریموت با خودش تنهایی و افسردگی میاره و این چیزی نیست که فکر کنین گریبان شما رو نخواهد گرفت. برای هر فردی ممکنه زمان و حالتش متفاوت باشه اما به شدت میتونه خطرناک باشه. ورزش یکی از بهترین راههای مقابله با اونه. علاوه بر این شما در کار حضوری، خود به خود تحرکات زیادی دارید که در کار ریموت خیلی از اونها حذف میشه و این به شدت برای سلامتی چیزه خطرناکیه. کار برای من یک سال پیش دقیقا همین زمانها به جایی رسیده بود که بخاطر کمردرد، حداکثر زمانی که میتونستم روی یک صندلی از نوع خوبش، بشینم، ۲۰ دقیقه بود (امروز بعد از یک سال با یکسری تمرین ساده این زمان به ۴ ساعت رسیده).
پیاده روی، حضور در یک محیط برای ورزش جمعی، کوهنوردی و البته نگه داشتن یک فرآیند منظم برای اون، به شدت تاثیر گذار و مفیده. اگر هم فکر میکنین زمان ندارین یا نمیتونین از خونه برید بیرون، تمرینهای معروف 7-Minute Workout رو انجام بدید. امروز کلی اپ که رایگان هم هست، براش وجود داره که شمارو تو این مسیر ۷ دقیقه راهنمایی میکنه. این تمرینها بهترین تمرینهایی هستند که میتوانید در زمان کوتاه انجام بدهید. اگر وقت بیشتر داشتید، ۲ بار یا بیشتر در روز اونها رو انجام بدهید.
ریموت کار کردن، کار سختیه، واقعا سخت
اصلا سادش نگیرید. البته این سختی برای برنامه نویسها به میزان قابل توجهی کمتره. بالاتر عنوان کردم، شما خیلی سریع متوجه میشوید که باید کار کنید و خیلی از کارهایی که تا دیروز میکردید، کار نبوده (مثل کلی جلسه بیخود که زمان زیادی براشون تو شرکتها صرف میشه). آدمهای زیادی رو دیدم که همون روزهای اول وقتی به این موضوع پی بردن، سریع ازش خارج شدن، چرا؟ چون واقعا کار سختیه. اینکه شما بتونین در روز ۷-۸ ساعت کار انجام بدین وقتی عادت به انجام نهایت یکی دو ساعت کار در روز دارید، واقعا سنگینه. اما پیشنهاد میکنم اگر به نتیجه رسیدین که این نوع کار برای شما درست نشده، بیشتر بهش زمان بدید و سعی کنین کار کنین باهاش چراکه قطعا کیفیت کار حضوری شما رو هم بالاتر خواهد برد.
بازم میگم، کار ریموت سخته، حجم خروجی کاری که باید انجام بشه ممکنه چند برابر کاری باشه که شما تا به امروز در کار حضوریتون انجام میدادین، با خودش تنهایی و افسردگی میتونه بیاره، خود شما رو روبروتون قرار میده و در عین حال که مشغول سرشاخ شدن با کار ریموت هستین باید یه انرژی رو هم برای شناخت خودتون و حل مشکلات و نقاط تاریکی که ممکنه نمایان بشن، قرار بدین (اینها جدای از اون مشکلاتی هست که تا به امروز اکثرا میخوندین که بقیه به چشم بیکار میبیننتون، یا تو خونه اگر کار میکنین همسر یا پدر و مادرتون کارتون رو جدی نمیگیرند و … – این مطالب رو میتونین در باقی مقالات و نوشتهها که کم هم نیستن و عموما در مورد کار فریلنسری نوشته میشه، بخونید).
به خودتون زمان بدین و مدلی که روی خودتون بهتر جواب میده رو پیدا کنین
واقعا دنیای جدیدیه و برای یک محیط و مدل جدید باید زمان صرف کرد. یه شبه قرار نیست همه چیز درست بشه. پس تلاش کنین، تمرین کنین، مقاله بخونین، بخصوص تجربیات دیگران رو، ابزارها کمک کننده هستند، سعی کنین اونها رو تست کنین و در نهایت مسیری رو طی کنین تا مدلی که بهترین کارکرد رو روی خودتون داره، پیدا کنید. البته این مسیر تموم شدنی نیست و مسلما هیچ فرمول مشخصی نداره و فرد به فرد و تیم به تیم متفاوته. ذهن همیشه با تغییرات عمده مبارزه میکنه و به نوعهای مختلف سعی میکنه به شما اثبات کنه که این کار اشتباهه و برگرد به همون محیط قبلی، پس سعی کنین با بازیهای ذهنی هم آشنا بشید.
تمرکز
عنصر خیلی مهم در کارایی هر فرد که عموما شرکتها متخصص گند زدن بهش هستند، با جلسات مکرر، قرار دادن همه در محیطهای باز مثل اپن آفیس، آسان کردن در دسترس بودن هر نفر با هدف گفتگوی بیشتر مثل قرار دادن یک خط تلفن روی هر میز و…
در کار ریموت شما هستین و خودتون و این عدم تمرکز به نوعهای دیگه میزنه بیرون مثل چک کردن گوشی موبایل، سوشال مدیاها، فکرهای مختلفی که توی ذهن میاد و…
این رو هم باید تمرین کنید تا راهی که برای شما جواب میده رو پیدا کنید. چیزایی که برای من خوب جواب داده:
- پیدا کردن یک برنامه برای مدیریت کارهای شخصی. الان چند سالی میشه که Todoist انتخاب منه و باهاش خیلی اوکیم.
- خرید یک هدفون نویزکنسلینگ دار. به جد میتونم بگم زندگی من بعد از خرید یه AirPods Pro یه تغییر جدی کرد.
- پیروی از یک تکنیک انجام کار. پومودورو باز روی من خیلی خوب جواب داده و GTD رو هم به شدت پیشنهاد میدم.
- استفاده از قابلیت Do Not Disturb روی iOS و اندروید (بخونید: تمرکز زیر رگبار نوتیفیکیشن ها).
- محدودیت گذاشتن روی شبکههای اجتماعی. روی iOS که میدونم چند وقتی هست خیلی راحت میشه این تنظیمات رو قرار داد، ظاهرا برای اندروید هم وجود داره در نسخههای آخر. برای مثال تعریف کنید که روزی یک یا دو ساعت اینستاگرام گردی بیشتر نباشه (واقع بین باشید با خودتون، قرار نیست یه شبه قهرمان بشید!). حذف گروهها و چنلهای تلگرام هم تاثیر خوبی داره. کتاب کار عمیق رو هم پیشنهاد میکنم حتما بخونید (پادکست بیپلاس در مورد این کتاب).
- فرق بین کار مهم و فوری رو بدونید.
- کاغذ و نوشتن روی کاغذ و استیکی نوتها باز برای من کمک کننده بوده. تجربم رو با عنوان «حس خوب کاغذ» میتونید بخونید.
- موسیقی خوب خیلی تاثیر گذاره. اگر از Spotify استفاده میکنین، یکسری پلیلیست در دسته Focus داره که خیلی خوبن. البته این صرفا محدود به موسیقی نیست، موضوع صداست. برای خیلیها یکسری نویز جواب میده و سایتهای مختلفی براش هست مثل brain.fm / focusmusic.fm / noisli.com. تو این پست اینستاگرام هم از آخرین تجربه خودم نوشتم. یه مورد دیگه هم اینجا اضافه کنم صداهایی هست که جدیدا زیاد شده و داخل کتگوری ASMR میگنجه و برای خیلیها جواب داده منجمله خودم.
- و در آخر خوندن مطلب «وقتی نمیتوانیم روی برنامه کار کنیم» رو هم پیشنهاد میکنم.
حال خودتون رو خوب نگه دارید
این روزها و ماهها مشکلات خیلی بیشتر از قبل شده و به نظر من مهمترین ابزار برای برونرفت ازش نگه داشتن حس و حال خوب و تمرکزه. الان همه چیز دست به دست هم داده که اینارو از شما بگیره اما خب قرار نیست بازی رو بهشون ببازیم. اینکه بتونین حال خودتون رو خوب نگه دارید، خیلی مهمه. تقریبا این ویژگی رو توی اکثر آدمهایی که تو کار ریموت موفق بودن، تونستم ببینم. برای رسیدن به اینجا قرار نیست کار عجیب غریبی انجام بدین. سعی کنین کارهای کوچیک و لذت بخشی برای خودتون پیدا کنین. محیطهای مناسبی بسازید. من تنها زندگی میکنم و تمیز کردن خونه، شستن ظرفها دو نمونه از کارهایی هست که زمان کمی میگیره اما باعث میشه بین کارها فکرم یه کم ریست بشه. کافه رفتن کمک میکنه بهم (مثلا در ماه بیش ۲۰ مرتبه کافه میرم)، ورزش کردنی که اول اشاره کردم خیلی کمک میکنه و کلی کار دیگه که در عین سادگی در کنار شما قرار داره و کافیه ببینینشون و سعی کنین موقع انجام فقط به اونها فکر کنین و ازشون لذت ببرین. تمرینهای Mindfulness هم خیلی میتونه تو این چیزا کمک کنه.
خواب مناسب
خیلی واردش نمیشم چون تا دلتون بخواد مقاله خوب در موردش هست. الان ترکیبی که روی من جواب داده یه خواب ۴۰ دقیقهای در طول روز بین ساعت ۱-۳ هست. سیکلهای خواب رو بشناسید و اونها رو روی خودتون تست کنین (زمانهای ۲۰-۴۰-۶۰-۹۰ دقیقه از سیکلهای مهم خواب هستند که میتونید تست کنید). این روزها با کلی تکنولوژی جدید میتونین خوابتون و کیفیتش رو هم اندازه گیری کنین که بررسیش در دراز مدت میتونه نکات خوبی به شما یاد بده.
خب تا اینجا بیشتر فرد محور بود تا تیم محور. دلیلش هم این بود که به نظر من افراد و تقویتشون برای کار ریموت تاثیر به شدت مهم و زیادی روی کار تیمی موفق به شکل ریموت داره. در ادامه چند تا از تجربیات رو هم در مورد کار ریموت به شکل تیمی مینویسم:
کار ریموت نیاز به نظم خیلی بیشتری هست
خیلیها فکر میکنند که چون کار ریموته و خیلی از محدودیتها نیست، به معنای راحتی بیشتر و نظم کمتره. بله، محدودیت زمان و مکان در کار ریموت اهمیتش میاد پایینتر اما نظم به شدت مهمتر میشه مثل نظم در نوشتن، روش صحیح گفتگو کردن و… اگر تیمتون تجربه ریموت نداره در شروع کار مانند کار حضوری زمان شروع و پایان قرار بدین و سعی نکنین یهو بپرین وسط کار ریموت و چیزایی که میخونین، چون قشنگ ترک میخورین. فرآیند رو بخونین، آشنا بشین و یواش یواش قدم بردارید. هدف اینه که اول بحران عدم کارائی رو درست کنین و راههای ارتباط از راه دور رو ایجاد کنید (ابزارهایی مثل Skype / Zoom / Slack خیلی میتونن کمک کنند). خواهشا مگر برای موارد خیلی خاص، این حماقت رو نکنید که از ابزاری مثل تلگرام برای گفتگوهای درون تیمی استفاده کنین. تلگرام: قاطی کردن کار و زندگی و کانالها و اخبار و همه چی با همه و تهش اتفاق خوبی نمیفته، علارقم ویژگیهای خیلی خوبی که داره.
این رو فراموش نکنید که شما نمیتونید تنهایی یک سازمان خوب بسازید. موفقیت تیم و سازمان شما فرای از کار ریموت، وابسته به ارتباط مناسب اعضایش با یکدیگر داره.
نوشتن و صحبت کردن
وقتی دو نفر راجع به موضوع دارند با یکدیگر صحبت میکنند، نحوه صحبت موثر و کارآمد مهمه اما وقتی یک تیم داره راجع به یک موضوع صحبت میکنه، این موثر و کارآمد بودن مهمتر از هرچیزه دیگهای میشه چراکه هر دقیقه از غیرکارا بودن اون ضبدر در تعداد نفراتی میشه که در اون گفتگو حضور دارند. یک جلسه یک ساعته با حضور ۱۰ نفر، یک ساعت طول نمیکشه، ۱۰ ساعت طول میکشه.
روشهای گفتگوی کارآمد و موثر خودش جزییات زیاد داره که میتونید با جستجو به خیلی چیزا برسید و اگر فرصتی بشه در موردش بیشتر مینویسم.
نوشتن تو کار ریموت اهمیتش خیلی میره بالا و یک تیم خوب تیمی هست که بتونه گفتگو به شکل Asynchronous داشته باشه. در همین رابطه هم مقاله زیاده مثل این.
اگر قراره چیزی رو دو بار بگید، پس بنویسید
به نظر من مهمترین تفاوتی که شما میتونید در سیستم مدیریت کارهای یک تیم تمام ریموت و غیر ریموت ببینید، میزان کامنتها و نوشتنها و وارد شدن به جزییات هست، چراکه جز این نمیشه واقعا. قبلا یه مطلب با عنوان «مستندسازی در تیم» نوشتم که میتونه مفید باشه و البته از اهمیت چکلیستها هم نباید غافل شد.
از دیگر موارد مهم در رابطه با کار تیمی:
- گفتگوی درون تیمی
- هماهنگی برای دورهمی
- مدیریت ذره بینی، نابود کننده وقت، اعصاب، روان، همه چیز
- اشتراک تقویم ساعات حضور و عدم حضور
به تیم هم مانند فرد زمان بدید، تمرین کنید و در چرخهای از یادگیری و بهبود قرار بگیرید. احتمالا اشتباهات زیادی خواهید داشت، همواره ارزیابی داشته باشید تا بتونید این اشتباهات رو ببینید و رفع کنید. سعی کنید همواره تجربیات دیگران و راه حلها رو بخونید تا دید بهتری پیدا کنید. کتاب Remote و کتاب Rework به خصوص، به شدت پیشنهاد میشه (ترجمه هم شده به فارسی). تیمهایی هستند که به صورت ریموت کار میکنن و مقالات خیلی خوبی هم در این زمینه مینویسند مثل:
امیدوارم این نوشته و مطالب مفید باشه براتون. میدونم خیلی از موارد هست که ننوشتم و سعی میکنم اگر موضوع مهمی یادم اومد که فراموشم شده بود، اینجا اضافه کنم. شما هم اگر تجربیاتی در این زمینه دارید که به نظرتون میتونه برای بقیه هم مفید باشه میتونید در همین بخش کامنتها اضافه کنید.
پینوشت: از سال ۹۴ مطالب خیلی خوب دیگهای هم که مرتبط باشه با این موضوع، نوشتم که خب اینجا لینک نشده. اگر دوست داشتین این نوشته رو، یه کم برید پایینتر و مطالب قدیمیتر رو هم ببینید و بخونید.