در خانوادهای که بزرگ شدم، میشه گفت کامپیوتر خیلی سریع واردش شد و جذابیتش برام باعث شد مجلهها و مطالب مرتبط زیادی رو بخونم و با جزییات برنامهها و سیستمعاملها آشنا بشم. خیلی زمان زیادی طول نکشید تا اطرافیان مشکلات کامپیوترشون رو بهم منتقل میکردند. در ادامه، دوست داشتم این دانش رو با بقیه به اشتراک بگذارم، بنابراین از فرومها و فعالیت در اونها شروع شد و در کنار اون یک وبلاگ که مقالهها و مطالبی که دوست داشتم رو درش مینوشتم. با گذشت زمان و مخاطبهای بیشتر، دوست داشتم کارم رو بهتر و بهتر کنم، برای همین از میهن بلاگ به بلاگ اسپات رفتم و خب برای بهتر کردن ظاهر وبلاگ، رفتم دنبال یادگیری CSS و HTML. به جاهای خوبی رسیده بود اما دلم توسعه بیشتر میخواست. اون زمان بین Movable Type و وردپرس، وردپرس رو انتخاب کردم و همین قضیه مصادف شد با راه اندازی سایت وردپرس فارسی و خب کل این فرآیند تبدیل شد به نقطه ورود من به بازار کار.
راستش وقتی به گذشته نگاه میکنم، موفقترین دوره زمانیای که داشتم رو همان سالها میبینم که چقدر با علاقه، خروجی فراوان و سرعت بالا، کارها پیش میرفت. همین باعث شد که بعد از مدتها ننوشتن در وبلاگ، این موضوع رو برای شروع انتخاب کنم. در بهترین زمان، مسیر حرکتیای که داشتم از علاقه ونقطه قوتم شروع شد و براساس نیازی که داشتم و حل میکردم، پیش میرفت. این ترکیب باعث یک چیزه فوق العاده شد.
خب، از مقدمه بیایم بیرون. خیلی وقت پیش بود یک مقاله در مورد آمازون خوندم با این عنوان: Amazon Turned a Flaw into Gold with Advanced Problem-Solving. یکی از موفقترین بیزینسهای دنیا در سالیان اخیر Amazon Web Services هست. تو این مقاله توضیح میده چطور این سرویسها یکی پس از دیگری منتشر و پلههای پیشرفت رو طی کردن و کماکان فاصله زیادی با بزرگان صنعت یعنی گوگل و مایکروسافت دارند.
این نوع نگاه در حل مشکلات، چیزی هست که جای خالیش در استارتآپها و سرویسها به شدت حس میشه. نیازی که برای شما هست، مطمئنا برای خیلیهای دیگه هم در دنیا وجود داره، پس یک موقعیت برای حل اون دارید. از همه مهمتر وقتی نیاز رو حس کرده باشید و با اون درگیر بوده باشید، شما یکی از بهترین نفراتی هستید که میتوانید آنرا حل کنید.
چند مجموعه را میشناسید که محصولی که در حال کار کردن روی اون هستند، به نوعی نیاز خود مجموعشون باشه؟
پینوشت: پیشنهاد میکنم ویدئوی مصاحبه با آقای Andy Jassy رو هم ببینید.
پینوشت۲: در مقاله لینک داده شده، ۸ مرحله از حل مشکل بیان شده. خودتان را در چه مرحلهای میبینید؟